می گویم ...
تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.
و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید
آخرین مطالب
-
▼
2012
(47)
-
◄
مارس
(34)
- سی گفتار ارزشمند از زرتشت بزرگ...
- به فرخندگی فرا رسیدن ششم فروردین, سالروز زاده شدن ...
- نوروز, جشنی جهانی با ریشه ی ایرانی (2)
- نوروز, جشنی جهانی با ریشه ی ایرانی
- تاریخ در نوروز, نوروز در تاریخ (3)
- عیدانه
- لحظهی سالگشت ٩١ در شهرهای مهم جهان
- تاریخ در نوروز, نوروز در تاریخ (2)
- تاریخ در نوروز, نوروز در تاریخ
- دعای تحویل سال پارسی ...
- «نوروز بزرگداشت تاریخ و ارزشهای تمدن درخشان ایران»
- هفت سین های نوروزی سرسری برگزیده نشده اند
- مراسم چهارشنبه سوری
- قدمت نوروز در ایران
- ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﻳﻢ ...
- در آستانه جشن ملی چهارشنبه سوری، دوباره ملاها به و...
- تکمیل جهاد اختلاسی؛ زورگیری از بانکها، گم شدن پول...
- اصغر فرهادي به ايران بازگشت
- ترکمانچای ایران با چین؛ فروش نفت بدون پول
- » مسعود علیزاده، شاهد و قربانی کهریزک, گزارشی از و...
- اینجا تخت جشمید است ...
- انتشار گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در...
- روز جهانی زن و جنبش نافرمانی مدنی زنان در ایران
- نام قديم شهرهاي ايران
- نامه استاد شجریان به آقای اصغر فرهادی برنده جایزه ...
- باز هم تقلب
- استانداری تهران واجدین شرایط را دومیلیون نفر کمتر ...
- ادب اصیل
- سیزده اسفند یادروز درگذشت كوروش بزرگ
- کورش تو آسوده نخواب
- هرگز نخواب کوروش
- شرحی از آرامگاه کاوه آهنگر پهلوان بزرگ ایرانی
- آزرمیدخت
- مرد سرتو بالا بگیر!
-
◄
مارس
(34)
پارسی بگوییم ...
آخرین خبرها
چونگ چینگ بونگ !!!
(از اعجاز چینی است کسی نمیداند یعنی چی)
和你知道什麼
و تو چه میدانی که چین کجاست الدنگ ؟
我認為, 我們當然有我們的眼睛是他們正在做的方式嗎
پس خیال کردهای ما چون چشمهایمان اینجوری است خودمان هم اینجوری هستیم ؟
你肯定我們的厚愛和好評和姿勢的壽衣和卡爾巴拉建
همانا ما برای شما مهر و تسبیح و عبا و عمامه و رکعت شمار و چفیه و کفن کربلا ساختهایم
你有否決所有決議
و تمام قطعنامههای شما را وتو کردهایم
我們拋 出你有假冒偽劣的一切
و هر چی بنجل داشتهایم به شما انداختهایم
務必繁榮
باشد تا رستگار شوید
روزي كه ايرانيان باستان پيمان بستند هر سال يك درخت سرو بكارند
ايرانيان نزديك به ٤ هزار سال است كه شب چله- واپسين شب پاييز، را كه درازترين و تاريكترين شب سال است، تا سپيدهدم بيدار ميمانند، در كنار هم خود را سرگرم ميكنند تا اندوه تاريكي و سردي و نبود خورشيد، روحيهي آنها را سست نكند و با به روشني گراييدن آسمان، از بازگشت خورشيد در پي يك شب دراز و سياه و زايش تازهي آن اطمينان بيابند و آنگاه لختي بياسايند.
ايرانيان باستان (مردمان سراسر ايرانزمين) روز پس از شب چله(يكم ديماه) را «خور روز» و «ديگان» ميخواندند و ميآرميدند و تعطيل همگاني بود. «هرمان هيرت»، زبانشناس بزرگ آلماني، كه دستور زبان برابري زبانهاي آريايي را نوشته است، چنين باور دارد كه «دي» به معني «روز» از آنرو بر اين ماه ايراني گذارده شده كه ماه زايش دوبارهي خورشيد است. اين نيز گفتني است كه انگليسي يك زبان گرمانيك(خانواده زبانهاي آلماني) و از خانواده بزرگترين زبانهاي آريايي(آرين) است. هرمان هيرت در آستانهي ديگان زاده شده بود و به زادروز خود كه برابر با زايش دوبارهي خورشيد بود، بسيار مينازيد.
آيينهاي شب چله با گذشت زمان دگرگون نشده و ايرانيان در اين شب، برجاي ماندهي ميوههايي را كه انبار كردهاند و خشكبار و تنقلات ميخوردند و دور هم گرد هيزم افروخته و بخاري روشن مينشستند تا سپيدهدم، نويد شكست تاريكي و سياهي و آمدن روشنايي و گرمي را بدهد. زيرا ميدانستند كه در اين شب، تاريكي و سياهي در اوج خود است.
روز نخست ديماه، روزي براي حقوق بشر
خور روز، يكم دي ماه در ايران باستان روز برابري انسانها (حقوق بشر) بود. در اين روز همگان از جمله شاه تنپوش ساده ميپوشيدند تا يكسان باشند. در اين روز كسي حق دستور دادن به ديگري را نداشت و كارها خودخواسته(:داوطلبانه) انجام مي گرفت، نه به فرمان و خواستهي ديگري. در اين روز جنگ كردن و خونريزي، شکار، و حتا كشتن گوسفند و مرغ هم ناروا بود.
پيماني براي كاشتن سرو
آيين شب چله از ايران به فرمانروايي روميان راه يافت و «جشن ساتورن» ناميده شد. اين جشن حتا پس از مسيحي شدن روميها هم ارزش خود را از دست نداد و پي گرفته شد. آراستن سرو و كاج در كريسمس نيز از ايران باستان گرفته شده است. زيرا ايرانيان به اين دو درخت، به ويژه به سرو، به چشم نماد پايداري در برابر تاريكي و سرما مينگريستند و در «خورروز» در برابر سرو ميايستادند و پيمان ميبستند كه تا سال ديگر يك نهال سرو ديگر كشت كنند. جنبشهاي نگاهباني از زيستبوم كه از سدههاي بيستم در همه جا بهپا خاسته اند، از اين كار ايرانيان باستان ستايش و سپاسداري فراوان كردهاند و به منش آنان ارج گذاردهاند. كشت درخت سرو و كاج اينك شيوهاي جهاني شده است.
(برگرفته از تارنماي انوشيروان كيهانيزاده)
سینه را با ضربات و حشیانه ی مشت و کف دست پاره پاره
پشتشان را با تیغ و زنجیر جنون، خونین و سیاه
و سرشان را با قمه ی جهل، تکه تکه می کنند؟
و راستی آیا می دانند این فرد کی است و برای چی و یا چه چیز جانش را و به قول خودشان، جان ِ یاران و اهل بیتش را داد؟
از اندک خواص که بگذریم, مطمئن عوام نمی دانند و بدون آگاهی بر سر و سینه و پشت خودشان می کوبند.
اما خواص چرا؟
یعنی زمانی که سراسر جهان در نادانی به سر می برد!
ما چنین پیامبری داشتیم...
سی گفتار ارزشمند از زرتشت بزرگ...
1. آنچه را گذشته است فراموش کن و بدانچه نیامده است رنج و اندوه مبر
2. پیش از پاسخ دادن بیاندیش
3. هیچکس را تمسخر مکن
4. نه به راست و نه به دروغ هرگز قسم مخور
5. خود برای خود، همسر برگزین
6. به ضرر کردن کسی خوشنود مشو
7. تا جایی که می توانی، از مال خود داد و دهش نما
8. کسی را فریب مده تا دردمند نشوی
9. از هرکس و هرچیز مطمئن مباش
10. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی
اشوزرتشت بینش نوینی را درباره ی خدا, جهان, زندگی و طبیعت به مردمان می دهد. بینشی که همه, دانش و فرهنگ است. بهره ای که ایرانیان آن را هم برای خود نگهداشتند و هم با فراخی و نیک خواهی آن را به همه ی جهانیان آن روزگار دادند تا همگان در نیک بختی و سرافرازی و آرامش زندگی کنند و خرم و شادکام باشند.
------------------------------
اصولن زمانی که مردمان به کشاورزی روی نیاورده بودند و همچنان روز گار خود را با شکار و گردآوری خوراک های گیاهی خودرو, می گذراندند, نمی توانستند توجه چندانی در دگرگونی های آب و هوایی زیستگاه های خود داشته باشند, زیرا خوراک همواره و تصادفی فراهم بود. اما از زمان گسترش شگفت انگیز کشاورزی (نه پیدایش آن), آدمی نیازمند آن بود که خود را با این شرایط ناپایدار هماهنگ کند و این هماهنگی, آشکارا در گرو شناخت پدیده های در پیوند با زیست بوم بود. چنان که بیرونی نیز آن را یادآوری کرد, تجربه, عاملی بوده است که انسان دست به شناسایی و کشت گیاهان ویژه ای بزند. در کنار این شناخت, دستاوردهای تجربی دیگری چون یافتن زمان های مناسبی کاشت و برداشت یک گیاه, شوند (دلیل) شناسایی و تعریف این زمان های ویژه شد.
بنا به گزارشی که بیرونی نوشته, یافتن دو نقطه ی اعتدال بهاری برای نخستین بار (اعتدال بهاری یا نوروز و اعتدال پاییزی یا مهرگان), در پی برداشت بهینه از نیشکر بوده است. یافتن این دو نقطه ای که بسیار سخت تر از از یافتن دو نقطه ی انقلاب تابستانی و زمستانی است. بنابراین, ایرانیان با یک تجربه ی کشاورزی, هم دو نقطه ی اعتدال را پیدا کردند و هم دو نقطه ای را که بلندترین روز و شب یک سال خورشیدی به شمار می آیند. این رخدادها, سپس ها در فرهنگ ایرانی, به عنوان چهار جشن بزرگ که دو تا از آن ها همچنان در جایگاه خود گرامی داشته می شوند, ماندگار شدند: نوروز, مهرگان (دو اعتدال) و تیرگان و چله (بلندترین روز و شب).
نزدیک بودن روز برگزاری دو جشن به یکدیگر (مانند مهرگان یکم مهر که نجومی بود و جشن پیروزی خیزش ایرانیان به رهبری کاوه و فریدون بر بیوراسپ (ضحاک), سبب آن شد تا مدت ها ایرانیان این دو را در کنار هم و سرانجام با هم برگزار کنند و روزی در یاد ها ماند و این گونه, روز و رخداد ستاره شناختی فراموش شد. از این رو, تیرگان نه یکم تیر بلکه در روز سیزدهم تیر (رخداد پایان محاصره ی ایران توسط تورانیان) و مهرگان نه یکم مهر بلکه شانزدهم این ماه (روز پیروزی فریدون و همچنین, روز پیروزی داریوش بر گئومات مغ نیز به شمار می آید که گرچه پس از آن فراموش شد, اما در کنار رخداد فریدون پیشدادی, تاثیر روان شناختی خود را به گونه ی جداگانه بر ذهن ایرانی گذارد), برگزار می شود.
اما در میان رودان شرایط کاملن متفاوت است. در این سرزمین, تنها یکی از جشن های چهارگانه شناخته شده بود که همان جشن بهاره است. بنابراین, چهارچوب منطقی یافتن این سنت ها, ناقص و بدون ریشه و آبشخور به چشم می آید. وارون آن چه در فرهنگ ایرانی به گونه ای روشن و کامل دیده شد. اما ریشه ی دیده شدن این تک جشن ستاره شناختی در میان رودان چیست؟ پاسخ آن را می توان, در فرهنگ ها و مردمانی دانست که پیش از سومری ها, روزگاری دراز در میان رودان, بوده اند. دو فرهنگ سامره و حلف (هزاره های هفتم و ششم پیش از میلاد) که از دیدگاه "ماریا گیمبوتاس", باستان شناس آمریکایی- لیتونیایی و "مری ست گاست", پژوهشگر برجسته ی آمریکایی, به شوندهای فرهنگی و باستان شناختی که شمرده شده اند (چون گسترش دهندگان کشاورزی از فلات ایران به میان رودان به عنوان اصلی زرتشتی بر پایه ی نوشته های اوستایی بر گسترش کشاورزی و آباد سازی زمین ها و گسترش مفهوم های آیین بهی از راه نقش های روی سفال های منقوش در عصر نوسنگی که سندی دیگر بر زندگانی اشوزرتشت در هزاره ی هفتم پیش از میلاد هستند) و فرهنگ عبید (هزاره ی پنجم پیش از میلاد) که پدر فرهنگی سومر به شمار می آید و از دید ساموئل کریمر, سومرشناس برجسته ی آمریکایی, برآمده از کشاورزان ایرانی کوچنده به میان رودان بوده است. فراموش نکنیم که این جشن بهاره, بارها از سوی قدرت های سامی چیره بر میان رودان چون آشوریان, کنار زده شده است که خود می تواند نشانه ای از رویارویی با سنت های ناخویشاوند دانسته شود. سنتی که دگربار نوبابلی ها (کلدانیان) با بیرون راندن آشوریان برپا کردند, کسانی که هم تباری آنان با مادی های ایرانی, خود یک دیدگاه است. در یک گردآوری, ریشه های پیدایش و برگزاری جشن نوروز, در میان ایرانیان, از دیرینگی بسیاری برخوردار بوده و همین امر, می تواند ما را در ایرانی دانستن خاستگاه آن راهنمایی کند.
-------------
پایان
درباره ی ریشه ی ستاره شناختی آن و چگونگی دستیابی ایرانیان به آن نیز ابوریحان بیرونی این گونه یاد می کند: "در این روز آیین بر این است که مردمان برای یکدیگر پیشکشی می فرستند و چرایی آن , چنان که آذرباد موبد بغداد گفت, این است که نیشکر در کشور ایران, روز نوروز یافت شد و پیش از این کسی آن را نمی شناخت ... جمشید, روزی نی ای دید که کمی از آب های درون آن به بیرون تراوش کرده ... دید که آن شیرین است, فرمان داد که آب این نی را بیرون آوردند و از آن شکر سازند و آن گاه در روز پنجم شکر به دست آمد و از راه تبرک به آن, مردم برای یکدیگر شکر, پیشکش فرستادند و در مهرگان نیز این کار را به همین میزان تکرار کردند و از این رو برای آغاز سال, انقلاب تابستانی را برگزیدند که انقلابین را از اعتدالین بهتر می شود به یاری ابزار ها و چشم آگاه شد. اما اعتدالین را نمی شود شناخت مگر پس از این که انسان در آغاز کار, عرض بلد و میل کلی را بداند ... چون انقلاب تابستانی به سمت سر مردم شمالی نزدیک تر است, از این رو ایرانیان آن را برگزیدند و از انقلاب زمستانی چشم پوشیدند. نیز هنگام انقلاب تابستانی, غلات به دست می آید, پس برای این که خراج از کشاوررز بگیرند, از انقلاب زمستانی بهتر است"
چنان که آشکار است و بیرونی نیز به آن اشاره کرده, نخستین بار, یک رخداد تصادفی و سپس تجربی سبب یافت دو نقطه اعتدال سال خورشیدی زمین شده است. دو نقطه ای که در روند تاریخی و فرهنگی ایرانیان, نوروز و مهرگان نام گرفتند.
اما در کنار این دیدگاه, دیدگاه دیگری نیز هست و آن پیدایش نخستین بار این جشن بهاره در میان رودان و در میان سومری ها است. پژوهشگران نامداری چون مهرداد بهار, نوروز ایرانیان را برآمده از جشن بهاره "زگموگ" یا "اکیتو" دانسته اند که البته دلیل آن نیز روشن: دیرینگی تاریخ سیاسی و فرهنگی و نیز برگزاری میان رودانی ها از ایرانیان بیشتر پنداشته شده است.
اینک ببینیم کدام دیدگاه می تواند از درستی برخوردار باشد, این که جشن بهاره ی مورد گفت و گو, در شمار سرمایه های فرهنگی ایرانیان به شمار می آید یا میان رودانی ها.
---------
ادامه دارد ...
--------------------------
14. تا چندین سال پس از شامگاه ساسانیان, آیین های نوروزی در ایران پنهانی و خانوادگی برگزار می شد. از زمان عباسیان به سبب گسترش نفوز ایرانیان در دستگاه خلفا, آییین های نوروز به این دستگاه راه یافت. در گزارش های تاریخی آمده است که هارون الرشید, خلیفه ی نامور عباسی, هزاران سکه ی نقره در نوروز سال 211 هجری, در شهر بغداد به بزرگانی که به دیدن او رفته بودند, پیشکش داد.
دلبستگی ایرانیان به باورهای گذشته ی خود, نوروز را نمادی از شکوه و شناسه ی ایرانی کرد. در سراسر روزگار پس از ساسانیان, حتا در زمان خلیفه هایی که باور چندانی به این آیین ها نداشتند, نوروز برپا بود و آشنایی و آگاهی فرمانروایان اموی و عباسی از آیین پیشکشدادن, نشان دهنده ی گرایش فرمانروایان تازی به برگزاری نوروز است.
15. مردآویز زیاری (مازندرانی) از قهرمانان ملی ایران که بر بخش های بزرگی از ایران زمین فرمانروایی می کرد و اصفهان را به پایتختی خود برگزیده بود, کمر به برگزاری آیین های ملی ایران همچون تیرگان, مهرگان, سده, و مهم تر از همه نوروز, درست به مانند زمان ساسانسان, بست و در این راه سخت کوشی بسیار از خود نشان داد.
-------------------------------
اولین ارسال 1391
سالی پر از شادی و سلامی و موفقیت برای همه ایرانیان آرزومندم.
عیدتان مبارک
برپایهی اعلام رسمی موسسهی ژئوفیزیك دانشگاه تهران، سال 1390 در روز سهشنبه، 8 و 44 دقیقه و 27 ثانیه روز سهشنبه یكم فروردینماه به پایان میرسد و سال جدید تحویل خواهد شد.
برهمین پایه، جدول تحویل سال در شهرهای گوناگون از كشورهای آمریكا، انگلستان، فرانسه، ایتالیا، آلمان، یونان، مالزی و اندونزی، منتشر شده است.
برپایهی این جدول، سال جدید خورشیدی، ساعت 5 و 14 دقیقهی بامداد به وقت گرینویچ تحویل خواهد شد.
در پی درخواست خوانندگان «امرداد»، لحظهی تحویل سال در برخی شهرهای دیگر نیز در جدولی جداگانه تهیه شده و در دسترس خوانندگان خواهد بود.
ساعت ۸ و ۴۴ دقیقه و 27 ثانیه صبح سه شنبه اول فروردین ۱۳۹۱ در ایران
| |||
تهران-ایران
|
سهشنبه
|
08:44:27 AM
|
March 20, 2012
|
نیویورك-آمریكا
|
سهشنبه
|
01:11:00 AM
|
March 20, 2012
|
شیكاگو-آمریكا
|
سهشنبه
|
00:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
دنور-آمریكا
|
دوشنبه
|
11:14:00 PM
|
March 19, 2012
|
لسآنجلس-آمریكا
|
دوشنبه
|
10:14:00 PM
|
March 19, 2012
|
لندن-انگلستان
|
سهشنبه
|
05:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
پاریس-فرانسه
|
سهشنبه
|
06:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
رم-ایتالیا
|
سهشنبه
|
06:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
برلین-آلمان
|
سهشنبه
|
06:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
آتن- یونان
|
سهشنبه
|
07:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
جاكارتا- اندونزی
|
سهشنبه
|
12:14:00 pM
|
March 20, 2012
|
مسكو- روسیه
|
سهشنبه
|
08:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
كوالالامپور- مالزی
|
سهشنبه
|
01:14:00 PM
|
March 20, 2012
|
توكیو- ژاپن
|
سهشنبه
|
02:14:00 PM
|
March 20, 2012
|
سیدنی-استرالیا
|
سهشنبه
|
04:14:00 PM
|
March 20, 2012
|
گرینویچ- انگلستان
( ساعت معیار جهانی) |
سهشنبه
|
05:14:00 AM
|
March 20, 2012
|
------------------------------
4. بر پایه ی باورهای سنتی زرتشتیان, آفرینش جهان در شش گام بوده است. در پایان هر گام آفرینش, زرتشتیانجشنی برپا می دارند به نام "گهنبار"; که شش چهره (نوبت) دارد. نخستین آفرینش; "آسمان", که به یاری آسمان, "شادی" نیز آفریده می شود. دومین; "آب", سومین; "زمین", چهارمین; "گیاه", پنجمین; "گاو" (نماد حیوانات سودمند) و واپسین گهنبار, که سالگرد آفرینش انسان است, "همس پت میدیم"; که همان "با هم بودن و با هم گرد آمدن است" و پنج روز پایان سال; پنج روز "پنجه" را در بر می گیرد. این آفرینش بهترین و زیباترین آفرینش اهورایی است. در این روز کیومرس آفریده می شود که نیای آدمیان امروزی است; ودر پایان این آفرینش و روز به کمال رسیدن انسان است. به همین انگیزه, جشنی بزرگ برپا می شود که همانا نوروز است.
این نگاه به نوروز سبب آن شد که در داستان ها و باورهای ایرانیان, به این روز, باروری و زایش همه ی نیکویی ها نسبت داده شود و گویند هر آن چه در خور جایگاه والای انسانی است, در این روز, به همراه انسان آفریده شده است.
گشت گرداگرد مهر تابناک, ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندرکمین
ای تو یزدان, ای تو گرداننده ی مهر و سپر
برترینش کن برایم این زمان و این زمین
پیشاپیش نوروز 2571 به همگی شادباش میگویم.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
دانلود فایل صوتی
در برخی از مواقع این دو بخش پشت سر هم و در برخی با فاصله نوشته میشوند. اما به باور دکتر «احسان یارشاطر» بنیانگذار «دانشنامه ایرانیکا»، نگارش این واژه در الفبای لاتین با توجه به قواعد آواشناسی، به شکل (Nowruz) توصیه میشود. این شکل از املای واژه نوروز، هماکنون در نوشتههای «یونسکو» و بسیاری از متون سیاسی به کار میرود .
نوروز یکی از کهنترین جشنهای بهجا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان است و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن میگیرند. زمان برگزاری نوروز، در آغاز فصل بهار است. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سالنو محسوب میشود وتعطیل رسمی است. بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) ۲۱ ماه مارچ را بهعنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهی ایرانی بهرسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد.
۱. نام آنها پارسی باشد.
۲. با بندواژه (حرف) سین آغاز شود.
۳. دارای ریشه گیاهی باشد.
۴. خوردنی باشد.
۵. نام آنها از واژه های تركیبی ساخته نشده باشد (مثل سیب زمینی، سبزی پلو، سیرترشی)
با نگرش به پنج بند بالا, می بینیم که سیب, سیر, سماغ, سرکه, سمنو, سبزی (یا سبزه) و سنجد همه دارای این پنج ویژگی هستند.
بر این پایه:
- سنبل ( نه خوراکی است نه پارسی) تازی است
- سکه ( نه خوراکی است نه پارسی) تازی است
- سماور ( نه خوراکی است نه پارسی) روسی است, همچنین سوزن, سیخ, سه پایه و مانند اینها.
با نگرش به آنچه که آمد, در بیست میلیون واژه های پارسی, نمی توان هشتمی را برای هفت سین های نوروزی پیدا کرد که دارای این پنج ویژگی باشند.
در پایان باید افزود که هر یک از سین های هفت سین, نماد یکی از سپنتاهای ( هفت ابر فرشته ) کیش زرتشت است.
** سیر ** نماد اهورامزدا
** سبزه ** فرشته اردیبهشت نماد آب های پاک است
** سیب ** فرشته سپندارمذ, فرشته زن, نماد بردباری و پرستاری است
** سنجد ** فرشته خورداد نماد دلبستگی
** سرکه ** فرشته امرداد نماد جاودانگی
** سمنو ** فرشته شهریور نماد خواربار
** سماغ ** فرشته بهمن نماد باران
(سماغ واژه پارسی است و نباید با بندواژه "ق" نوشنه شود)
------------------------------
دکتر ناصر انقطاع
آرتور کریستن سن، ایرانشناس نامدار دانمارکی نوشتهاست، سال ایرانیان باستان، به صورتی که آن را در سنگنوشتههای داریوش بزرگ در بیستون مییابیم، در پاییز آغاز میشد و جشن بسیار معروف مهرگان (بگیاد)، در اصل جشن اول سال ایرانیان بودهاست. از جشن نوروز در اوستا و ادبیات اوستایی هیچ نام برده نشده، چنانکه از مهرگان نیز اشارتی نیست. در اواخر فرمانروایی داریوش بزرگ، ایرانیان که تحت تأثیر تمدن آسیای صغیر و سرزمینهای مدیترانه ای قرار گرفته بودند، تقویم مصری را پذیرفتند که بر طبق آن سال به دوازده ماه سی روزه، به اضافه پنج روز اضافی (پنجه دزدیده یا خمسه مسترقه) تقسیم شده بود و در اعتدال بهاری آغاز میشد. این سال، یعنی سال اوستایی جدید، سال دینی زرتشتی گشت و تا امروز در نزد پارسیان حفظ گردیدهاست. روز اول سال در اعتدال بهاری، اول فروردین، عید نوروز است.
استاد مهرداد بهار با نظریه وامگیری عید نوروز ایرانیان، از بین النهرین موافق نیست و عقیده دارد، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای غربی دو عید، رواج داشتهاست، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشدهاست. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل گردیده و سر بهار جشن گرفته میشدهاست. به اعتقاد مهرداد بهار، احتمالاً نوروز در ایران قبل از هخامنشیان وجود داشته، در اوستا مطرح نمیشود، چون یک عید ملی محسوب میشده و اوستا یک کتاب دینی است و جشنهای خاص خودش را دارد. بعد از گذشت زمان، سرانجام دین زرتشتی، هم جشن مهرگان را که در آغاز یک عید بومی بوده و هم نوروز را میپذیرد.
ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺳﻴﺎﺳﺘﻤﺎﻥ ﺩﻳﻨﻲ ﺷﻮﺩ...ﺩﻳﻨﻤﺎﻥ ﺳﻴﺎﺳﻲ ﺷﺪ
ﺍﻧﻘﻼﺏﮐﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻣﺎﻥ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺷﻮﺩ...ﺍﻧﺴﺎﻧﻴﺘﻤﺎﻥ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﻱ ﺷﺪ!
ﺍﻧﻘﻼﺏﮐﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺧﻴﺎﺑﺎﻥ ﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﺷﺮﻳﻒ ﺷﻮﻧﺪ...ﺷﺮﺍﻓﺘﻤﺎﻥ ﺧﻴﺎﺑﺎﻧﻲ ﺷﺪ!
ﺍﻧﻘﻼﺏﮐﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺭﻧﮓ ﺁﺯﺍﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﻢ...ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺭﻧﮓ ﺷﺪﻩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻳﻢ!
ﺍﻧﻘﻼﺏ ﮐﺮﺩﻳﻢ ﺗﺎﺩﺭﺩﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ...ﺩﺭﺩ ﺑﻲﺩﺭﻣﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
ناصر مکارم شیرازی المشتهر به "سلطان شکر" در پاسخ به سئوال یکی از شنوندگان برنامه "زمزم احکام" رادیو معارف، دوباره از مواضع بغایت ضدملی و ضدارتجاعی خود برعلیه چهارشنبه سوری موضع گرفت و گفت:
انسان عاقل نباید به سراغ این کارها برود مخصوصا این کار خطراتی در پی دارد. چقدر جوانان و نوجوانان چشم، صورت، عضوی از اعضای بدن خود را با این کارها از دست دادند؛ عزیزان رعایت کنند این رسم غلط را حذف کنند آن رسوم مثبت را انجام دهند"
.
همزمان با این گزارش مفتح در مجلس،
خبرگزاری مهر نیز گزارش داده است: دولت برای تامین یارانه نقدی اسفند ماه،
اقدام به برداشت از حساب بانکهای دولتی و خصوصی کرده است. آنگونه که مهر
گزارش داده، دولت ۲۶۵۳ میلیارد تومان از حساب هفت بانک کشور برداشت کرده
است. این برداشتها تحت عنوان «مابه التفاوت نرخ ارز» از حساب بانکها
برداشت شده است.
دولت کم آورده است آذرماه امسال که قانون هدفمندی یارانهها یک ساله شد، اعتراض کارشناسان و نمایندگان مجلس نسبت به اجرای نادرست این قانون، مجلس را بر این داشت تا اجرای مرحله دوم این قانون را متوقف و به سال آینده موکول کند. اگر چه دولت اعلام کرد که اجرای قانون را ادامه خواهد داد، اما در آستانه انتخابات مجلس، دولت از واریز یارانههای نقدی به حساب شهروندان خبر داد. این اعلام آمادگی دولت در حالی رخ داد که پیش از این مصباحی مقدم، رئیس کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس اعلام کرده بود: دولت برای اجرای قانون هدفمندی یارانهها با کسری بودجه هشت هزار میلیارد تومانی روبرو است. او گفته بود، چنانچه این قانون ادامه یابد، کسری بودجه دولت به ۱۵۰ هزار میلیارد ریال خواهد رسید. دولت احمدینژاد علیرغم برخورداری از درآمدهای نفتی، در سالهای گذشته همواره با کسری بودجه روبرو بوده است. این کسری بودجه در شرایطی رخ داده که دولت به خاطر افزایش قیمت نفت نسبت به قیمت پیش بینی شده در بودجه، مازاد درآمد نفتی نیز داشته است. حال اما مجموع گزارشهای سازمان بازرسی کشور، دیوان محاسبات و مجلس نشان از «گم شدن» بخشی از درآمدهای نفتی دارد. چند ماه قبل، دیوان محاسبات کشور در گزارشی از گم شدن ۱. ۱ میلیارد دلار از درآمدهای مازاد نفتی خبر داد. یک ماه پیش از این نیز سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس در گفتوگو با روزنامه شرق، خبر داد؛ ۱۲ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به خزانه واریز نشده است. به گفته عماد حسینی، دولت در سالهای گذشته نیز بخشی از درآمدهای نفتی را به خزانه واریز نکرده است. او گفته است: در سال ۸۷ حدود دومیلیارد دلار، سال ۸۸ حدود پنج میلیارد دلار و در سال ۸۹ نیز ۱. ۱۲ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به خزانه واریز نشده و در جایی دیگر هزینه شده است. همچنین بر اساس گزارش کمیسیون برنامه و بودجه مجلس و دیوان محاسبات کشور، امسال نیز در مجموع ۱. ۵ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی به خزانه واریز نشده است. با این حساب مجموع ۲. ۲۴ میلیارد دلار از درآمدهای نفتی کشور در چهار سال گذشته گم شده و دولت هم توضیحی برای چگونگی هزینه کرد آنها نداده است. تامین یارانهها از دلالی ارز همین چند ماه پیش بود که قیمت ارز در بازار ایران دچار نوسانهای شدید شد و دولت نیز برای ایجاد ثبات در بازار اقدام قابل توجهی صورت نداد و مسوولان دولتی تنها اعلام کردند که کشور به اندازه کافی برای تامین ثبات در بازار، ارز در اختیار دارد. همان زمان برخی از رسانهها عدم اقدام جدی دولت برای کنترل بازار ارز را مرتبط با کسری بودجه دولت دانستند و خبر دادند: دولت تصمیم دارد که از طریق فروش دلار، کسری بودجه خود را تامین کند. حال خبرگزاری مهر در گزارشی پرده از بازی دولت با ارز در بازار برداشته است. بر اساس این گزارش دولت هفت بانک کشور را موظف کرده است مبلغ مابه التفاوت قیمت ارز را به دولت باز گردانند. آنگونه که مهر گزارش داده است، دولت در مجموع ۲۶۳۵ میلیارد تومان از حساب هفت بانک کشور برداشت کرده است. بانک ملی با یک هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان بیشترین سهم را در این برداشت دولتی داشته و بعد از آن بانک خصوصی سامان با ۴۷۰ میلیارد تومان قرار دارد. همچنین بانک مرکزی، ۳۳۰ میلیارد تومان از بانک اقتصاد نوین، ۲۴۹ میلیارد تومان از بانک پاسارگارد، ۱۰۰ میلیارد تومان از بانک کارآفرین و ۶۲ میلیارد تومان از بانک سرمایه به عنوان مابهالتفاوت قیمت ارزی برداشت کرده است. بر اساس این گزارش، دولت این برداشتها را به منظور تامین یارانه نقدی اسفندماه انجام داده است. چرا که دولت کمیته ویژهای با حضور سید شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی، مهدی غضنفری وزیر صنعت، معدن و تجارت، مصطفی محمد نجار وزیر کشور، حجتالاسلام حیدر مصلحی وزیر اطلاعات و محمود بهمنی رئیس کل بانک مرکزی، را مامور تامین اعتبار یارانههای نقدی کرده است و این کمیته نیز راهکار دریافت مابه التفاوت قیمت دلار از بانکهای داخلی را برای جبران کسری بودجه کشور به کار گرفته است. خبرگزاری مهر مدعی شده است که بانک مرکزی این برداشتها را در روز دوشنبه هفته جاری از حساب بانکهای کشور انجام داده و رئیس سازمان هدفمندی یارانهها نیز همزمان با این برداشتها گفته است: دولت روز پنجشنبه یارانه نقدی اسفند ماه را به حساب شهروندان واریز خواهد کرد. دولت در شرایطی تصمیم گرفته است که یارانه نقدی شهروندان را با برداشت از حساب بانکهای خصوصی و دولتی پرداخت کند که هنوز بسیاری از بخشهای خصوصی و دولتی همچنان منتظر دریافت سهم خود از درآمدهای حاصل از هدفمندی قانون هدفمندی یارانهها هستند و رئیس دولت نیز اعلام کرده است: یارانهها را تنها به مردم پرداخت خواهد کرد. همه اختلاسهای سال جهاد اقتصادی رهبر جمهوری اسلامی سال ۹۰ را سال جهاد اقتصادی نام گذاری کرد و از همه دستگاههای دولتی خواست که با همه تلاش خود، امکان رشد و بهبود وضعیت اقتصادی کشور را فراهم کنند. حال کارنامه یک ساله دولت جهادگر و مورد اعتماد رهبری برای قضاوت آماده است. از کارمند ساده بانک دولتی تا معاون رئیس دولت و نماینده مجلس، همه در اجرای فرمان رهبر خود کوشیدهاند تا در سال جهاد اقتصادی، کمتر حوزهای از اختلاس مصون بماند. بانکهای دولتی، وزارت نفت، سازمان تامین اجتماعی، شرکت بیمه ایران، اداره کل تربیت بدنی تهران، سازمان تربیت بدنی کشور، ذوب آهن اصفهان و سازمان مناطق آزاد، همه دست در دست هم کارنامه پاکترین دولت را در سال جهاد اقتصادی تکمیل کردهاند. حال دستاوردهای یک ساله نزدیکترین دولت به رهبر جمهوری اسلامی، میتواند بیانگر میزان بصیرت و درک او از وضعیت کشور را نشان دهد و سال آینده را هم همچون سال گذشته و سالهای پیشین تنها نامگذاری کند و دستاوردهایش را به تماشا بنشیند حمید مافی. |
نخستین بار اواخر تیر ۸۸ در اوین و خطاب به سعید مرتضوی از شکنجه و شرایط غیرانسانی در کهریزک سخن گفت و تمامی تهدیدها برای وادارکردن او به سکوت از همان روز آغازشد. او از بازداشت شدگان کهریزک بود و همچون زنده یادان محسن روح الامینی، امیر جوادی فر، محمد کامرانی و رامین آقازاده قهرمانی در این بازداشتگاه شکنجه شد اما نمرد تا شهادت دهد و دو سال و هفت ماه است با تن زخمی و روح مجروح، دربارهٔ شرایط غیرانسانی بازداشتگاه کهریزک و کشته شدن تعدادی از همبندانش و شکنجه شدن تعدادی دیگر شهادت میدهد.
گزارشگر ویژه سازمان ملل در این گزارش از موارد شکنجه بازداشت شدگان در ایران انتقاد کرده است. او نوشته است: "بعضی (از مصاحبه شوندگان) اظهار کرده اند که در معرض رفتاری قهرآمیز قرار گرفته اند که مصداق شکنجه است، از جمله نگهداری بیش از اندازه در حبس انفرادی، شوک الکتریکی، ضرب و شتم شدید، تهدید به تجاوز جنسی و تهدید به بازداشت یا آسیب رساندن به دوستان و بستگان و اعضای خانواده. همچنین گفته شده است که بازداشت شدگان مجبور شده اند مقابل دوربین های تلویزیونی اعتراف کنند.
اردبيل: فيروزگرد، اردپيل، بادان پيروز، پيروز رام
اروميه: ارميه، اورميه، روميه، رضائيه
اصفهان: انزان، گابيان، گابيه، جي، كي، اسپاهان، سپاهان، اسپهان، صفاهان، اسفاهان، اسبهان، اسفهان، اسباهان، گابا، اسپادانا، آپادان، آپادانا، رشورجي، يهوديه، اصبدانه
اهواز: جمع هوزي يا سوزي، ناصري، سوقالاهواز، هرمزاردشير، رامشهر، اگينيس، تاريانا، اوكسين
ايلام: پشتكوه، عيلام، انزان، انشان
بابل: بارفروش
بجنورد: بيژن گرد، بوزنجرد، چرمغان
بروجرد: وروجرد، وروگرد، ولوگرد، بروگرد، اروگرد، پيروزگرد
بندرعباس: گمبرون، عباسي
بوشهر: ريشهر
بيرجند: برجند، برجن، برکن، بیرگند
تبريز: داوريژ (به ارمني يعني انتقام)، تورژ (tavrezh)
تهران: طهران (از توابع ري)
رشت: بيهپس
ري: رقا، رگا، رگها، راك، راگ، پيروزرام، راگس، راجس، رياردشير، محمديه
زابل: نيمروز
زاهدان: دزداب
زنجان: خمسه
ساري: سارويه، طوسان، زدركرد، زادراكارتا، وَرنَه، فناكه (phanaca)، سيرينكس (syrinx)، اوهر، نارنجه كوتي
سنندج: سنه دژ
شيراز: تي را سي ئيش
شهركرد: دهكرد
قزوين: كژين، كشوين، كشرين
كرمان: بردشير
كرمانشاه: قرماسين، كامبادن، كرمانشه
گرگان: وُركان، هيركانيا، جرجان
مشهد: سناباد (از توابع طوس)
نيشابور: نشابور، نشاپور، نيشاپور، نيسابور، نيوشاهپور، نيوك شاهپوهر
همدان: امدانه، هگمتان، هنگمتان، اگباتان
ياسوج: تل خسرو
يزد: منسوب به يزدگرد، زندان سكندر، ايساتيس، فرافيژ
قم:ترمنتیکا
خرم آباد:خایدالو
مشکین شهر:خیاو
برگرفته از لغت نامه ی دهخدا
در این زمانه استعدادکش هنرستیزی که همه درها
به روی هنرمندان و نویسندگان و سینماگران آزاداندیش جز یک در بسته است
شما و همکاران تان با دست خالی شیرین کاشتید و شگفتی آفریدید
و جایزه ارزنده اسکار فیلم زیبای جدایی نادر از سیمین را در سال ۲۰۱۲ با همه رقابتهای تنگاتنگ سینماگران جهان برای مردمخود به ارمغان آوردید.
جناب فرهادی شما با کارگردانی و تهیه این فیلم
وجدان و شرف طبقه تنگدست مردم نجیب ایران را به جهانیان شناساندید که به مراتب از دریافت جایزه اسکار مفیدتر بود.
درود به شرفت، درود به پشتکار و شهامتت...
مفتخرم به یکایک همکاران شما و بازیگران که شگفتی آفریدند، سرکارخانم لیلا حاتمی، ساره بیات، سارینا فرهادی و جنابان پیمان معادی، شهاب حسینی و شهبازی و فیلم بردار آقای محمود کلاری آفرین و شادباش بگویم.
سرفراز و برقرار باشید
محمدرضا شجریان
سندهای رسوایی
گرچه حکومت بی اعتنا به مشاهدات عینی شهروندان و با اتکا به دستگاه های تبلیغاتی و بنگاه های رسانه ای اش در صدد القای رقم مشارکت بالا در انتخابات مجلس شورای اسلامی است اما برخی تناقض های آماری در این انتخابات به سرعت برملا شده است. یکی از این تناقض ها مربوط به استان ایلام است.خبرگزاری نیمه دولتی مهر روز شنبه(13 اسفند) از ریخته شدن 380 هزار برگه تعرفه رای به صندوق های انتخابات در این استان خبر داد حال آنکه سه روز پیش از آن یعنی در روز 10 اسفند در گزارشی اعلام کرده بود که تعداد واجدان شرایط شرکت در انتخابات مجلس در استان ایلام 373 هزار نفر است. در همین رابطه پایگاه خبری "بازتاب امروز" از رسانه های محافظه کاران منتقد دولت روز شنبه(13 اسفند) تحلیلی را درباره نتایج اعلام شده مشارکت تهرانی ها در انتخابات مجلس شورای اسلامی منتشر کرد که یک تناقض آماری قابل توجه را نشان می داد. این گزارش با اشاره به آمارهای ارایه شده از واجدان شرایط شرکت در انتخابات در دو استان تهران و البرز(کرج) در سال 1388 و مقایسه آن با سال 1390 آورده بود که "در سال ۸۸ تعداد واجدین شرایط همین محدوده جغرافیایی (یعنی تهران و کرج) معادل ۸٬۷۹۶٬۴۶۶ نفر بوده است و حالا پس از دو سال در همین محدوده جغرافیایی ( که حال به دو استان مجزا تفکیک شده) به گفته مسئولان انتخاباتی قرار است ۶ میلیون و ۳۴۵ هزار نفر واجد رای باشند!"این گزارش بر اساس داده های خود نتیجه گرفته بود که تنها در دو استان تهران و البرز تناقض آماری 2 و نیم میلیون نفری وجود دارد .در همین حال برخی از شهروند-خبرنگاران استان گیلان نیز در شبکه های اجتماعی خبر از مشارکت بسیار پایین شهروندان این استان در انتخابات مجلس داده و گزارشهای رسانه های حکومتی مبنی بر پرشور بودن انتخابات در این استان را رد کرده بودند. گزارش شهروند-خبرنگاران همچنین حاکی از این بود که در برخی حوزه های انتخاباتی با رقمی معادل 30 تا 40 هزار تومان آرای شهروندان خریداری شده است. گزارشهای مشابهی درباره تناقض های آماری ، خرید رای و امکان رای دادن های پیاپی توسط یک فرد از حوزه های مختلف رای گیری در برخی از دیگر شهرها هم توسط شهروند-خبرنگاران در شبکه های اجتماعی مجازی منتشر شده است. انتظار می رود که طی روزهای آینده این گونه گزارشها به صورت مستندتری افشا شود.
تقسیم کرسی ها میان حامیان حکومت
نتایج اعلام شدهی انتخابات مجلس مبتنی بر پیش بینی های قبلی درباره برتری لیست "جبهه متحد اصولگرایان"( محافظه کاران سنتی) بر سایر لیست های انتخاباتی است. در تهران "غلامعلی حداد عادل" رییس هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی که سرلیست جبهه متحد بود به عنوان بیشترین دارنده آرا معرفی شده است.او یکی از گزینه های ریاست مجلس آینده است و گفته می شود که ریاست وی بر مجلس مورد تایید و حمایت آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی قرار دارد. بر مبنای آرایی که تاکنون شمارش شده است لیست جبهه متحد اصولگرایان در تهران توانسته 14 نامزده اختصاصی را از بین 30 نفر به مجلس بفرستد حال آن که جبهه پایداری به عنوان عمده ترین تشکل رقیب محافظه کاران سنتی، تنها موفق به فرستادن 10 کاندیدای اختصاصی به مجلس شده است. جبهه متحد اصولگرایان توسط "محمدرضا مهدوی کنی" رییس مجلس خبرگان رهبری تاسیس و حمایت شده و جبهه پایداری را مجموعه ای از افراد نزدیک به "محمدتقی مصباح یزدی" رییس "پژوهشکده امام خمینی" در قم تشکیل داده اند. هر دو تشکل از هواداران آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی به شمار می روند اما اعضای جبهه پایداری طیف افراطی تر حامیان حکومت را شامل می شوند. نتایج اعلام شده آرا نشان می دهد که آنها در مجلس آینده وزنی بیشتر از مجلس کنونی نخواهند داشت و بنابراین انتظار می رود که مجلس نهم ساختار و شکلی شبیه مجلس هشتم داشته باشد.نتایج انتخابات همچنین نشان می دهد که وزن نیروهای اقلیت مجلس نهم به نسبت مجلس هشتم کمتر شده است و برخی از چهره های شاخص اقلیت که خود را نزدیک به اصلاح طلبان می نامیدند از حضور در مجلس بعدی بازمانده است. "مصطفی کواکبیان" کاندیدای نمایندگی از شهر سمنان، "قدرت الله علیخانی" کاندیدای شهر قزوین و "محمد رضا خبار" کاندیدای کاشمر از جمله بازماندگان این انتخابات هستند. اعلام نتایج نهایی انتخابات می تواند تصویر روشن تری از ترکیب مجلس آینده به دست دهد اما تا همین جای کار هم معلوم است که کرسی های این مجلس میان دو طیف محافظه کاران حامی حکومت تقسیم شده و گروهی بسیار کوچک از محافظه کاران منتقد دولت نظیر "علی مطهری" نماینده کنونی تهران نیز در آن ایفای نقش می کنند. ایفای نقشی که نمی تواند تاثیری در جهت گیری کلی مجلس بگذارد.
در مجلس آینده طرح " نظارت بر نمایندگان" به اجرا درخواهد آمد که از دید منتقدان نتیجه ای جز عقیم تر ماندن مجلس نخواهد داشت. این طرح یک مکانیسم خودسانسوری است و امکان برکناری اعضای مجلس در حین دوران نمایندگی را می دهد. مهدی کروبی چهره ارشد جنبش سبز پیش از بازداشت خانگی در سال 1389 از طرح نظارت بر نمایندگان به عنوان تیر خلاص به مجلس یاد کرده و گفته بود که با تصویب ان " فاتحه مجلس هم در جمهوری اسلامی خوانده خواهد شد."
به گزارش این سایت در حالی که از نظر سنی و سایر شرایط قانونی میزان واجدین شرایط در انتخابات مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری تفاوتی ندارد، استانداری تهران آمار واجدین شرایط در انتخابات مجلس شورای اسلامی را حدود دومیلیون نفر کمتر از واجدین شرایط در انتخابات آخرین دوره ریاست جمهوری اعلام کرده است.
این ادب اصیلمان است:
نجابت _ قدرت_ احترام _مهربانی _خوشرویی _انسانیت _ پاکی
ایران در زمان كوروش از هند تا مرمره و از رود سیحون تا دریای سرخ گسترش داشت. برخی گویند كوروش برای بیرون راندن هجوم آورندگان به آرال به آن سرزمین رفته بود كه به سوی او زوبینی پرتاب شد كه او را كشت. كوروش در میدان های جنگ همیشه در میان سر بازان خود بود و سرانجام جان خود را بر سر همین روش گذارد.
کورش تو آسوده نخواب ، بیدار شو که ما همه خوابیم ، کورش تو را به آن یزدان پاکی که به فرمانش ظلم را ریشه کن کردی نخواب ، بیدار شو یک بار دگر ملت خسته و گرسنهٔ خویش را آبادی ببخش . ملتت زیر سلطهٔ تازیان به راه جهل و نادانی رفتند ، کورش عصبانی نشو ، میدانم كه عرب را چه به این کارها اما کورش بعد از حمله تازیان کشور ما عقب کرد داشته. کورش ما همه پشیمانیم اما متعصبیم به آنچه که خود به آن تعصب پشیمانیم، کورش تو که از آزادی دینی دم زدی و محبوب شدی امروز آزادی دینی گناه است. تورا به آن یگانه یزدان مقدست بیدار شو و ننگ خوارج بودن از انسانهای روشن فکر و دوستدارت را پاک کن ، کورش آسوده نباش که ما آسوده نیستیم ، میدانم که از دست همهٔ ملتی که حتی روز تولد و مرگ توراهم نمیدانند ناراحتی ، میدانم ناراحتی از اینکه ملتت حتی در تمام طول عمر خویش سنگهای مقبرهٔ تورا حس نکردند و در عوض سالی ده بار پنجره های فولادی بارگاه امامان را طواف میکنند ، اما تو بیدار شو ؛میدانم ناراحتی مردمت به جای بوسه زدن بر مقبره ات انواع و اقسام یادگاری روی آن مینویسند. کوروش بیدار شو چون ما آسوده نیستیم ، کورش ، دیگر ما خواب خوابیم ؛ گرسنهٔ گرسنه ایم ؛ فقیر فقیریم ، مظلوم مظلومیم ، اما باز هم تمنای اعادهٔ کورش دیگری را نداریم .
کورش پشیمان شدم ، تو رو خداآسوده بخواب ، بیدار نشو و به این دنیا پا نگذار چون اگر بیایی و حرفهای آزادی منش خویش را به زبان بیاوری مردم برای دیدن مراسم اعدامت هجوم می آورند و سر صبح از خوابشون میزن پا میشن میان شاید مثلا میدان سعادت آباد . کورش بخواب که اگر بخوابی محبوب تر میمانی. بخواب که این ایرانت دیگر ایران نیست . بخواب که امپراتوری بزرگ ایران نیست ، جمهوری اسلامیست . مرز پر گهری نیست … خاکی نیست… وطنی نیست … آبی نیست… دریای کاسپین نیست دیگر… خلیج پارس کجا بود …اسمش را گذاشتند خلیج عرب طاق بستان کجا ؟ هرات کجا ؟ نخجوان و ایروان کجا ؟ آنوقت تو حرف از کانال سوئز میزنی ؟ تو معبد در اورشلیم می سازی ؟ کورش تمام شد آن همهٔ رویاهای شیرین تاریخی ما که تو آنرا به وجود آوردی تمام شد . مردم ملت نیستند ، مردم آحاد ملت است . کشورت را از دروغ و خشکسالی در امان میخواستی ؟ امروز هم خشکسالی داریم هم دروغ. پس کورش بخواب اما راحت نخواب چرا که در نزدیکی مقبرهٔ بزرگت سدی ساختند که به زودی مقبره ات را خراب کرده تا سالیان آینده کودکان فردا حتا کورشی نشناسند. کورش مرا ببخش فقط خواستم بهت هشدار بدم که مراقب جای خوابت باش اما اینها همه واقعیتی بود که پس از ۲۵ قرن از حکومت تو گریبان مردم همان کشور را گرفته . من میروم و پنهانی به سلامتی ات شرابی بنوشم . کجا میروم ؟ چرا همینجا نه ؟ کورش انگار از آن موقع تا به حال روضه میخواندم ؛ شراب حرام است مگر نمیدانی ؟ آزادی کیلویی چند ؟ میپرسی روضه چیست ؟ کورش بیخیال شو چون توان بازگو کردن فرهنگ امروز برایم زجر و درد آور است فقط این را بدان که شاید بعد از این نامه به همت برادران بسیجی به جرم نوشیدن مخمرات و صحبت و ارتباط با طاغوت زندانی شوم.
هرگز نخواب کوروش ، دارا جهان ندارد.
سارا زبان ندارد ، رستم در این هیاهو گرز گران ندارد.
روز وداع خورشید ، زاینده رود خشکید.
زیرا دل سپاهان ، نقش جهان ندارد.
بر نام پارس دریا ، نامی دگر نهادند ، گویی که آرش ما ، تیرو کمان ندارد.
دریای مازنی ها ، بر کام دیگران شد.
دارا کجای کاری ؟
دزدان سر زمینت ، بر بیستون نوشتند ، اینجا خدا ندارد !
هرگز نخواب کوروش ، ای مهر آریایی
بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد
آییم به دادخواهی فریادمان بلند است
اما چه سود اینجانوشیروان ندارد
سبز وسپید و سرخت این بیرق کیانی
اما صد آه و افسوس شیر زیان ندارد
کو آن حکیم طوسی شهنامه ای سراید
گویی که شاعر ما دیگر بیان ندارد
هرگز نخواب کوروش ای مهر آریایی
بی نام تو وطن نیز نام و نشان ندارد
امروز در دهی از توابع شهرستان فریدن در استان اصفهان که با نام «مشهد
آهنگران» یا «مشهد کاوه» خوانده می شود، آرامگاهی وجود دارد که به «آرامگاه
کاوه آهنگر» شهرت دارد.
رزم آرا نیز در کتاب جغرافیای نظامی ایران
اشاره می کند : گروهی از مردمان منطقه ی فریدن که در روستاهای مشهد کاوه،
جمالو ، اورگان و بردشاه زندگی می کنند، خود را فرزندان کاوه آهنگر می
دانند. آرامگاهی هم در روستای مشهد کاوه در جنوب داران (فریدن) برپاست که
مردم محل آن را آرامگاه کاوه آهنگر می دانند.
در بازدید گروهی اعضاء
«کانون گسترش فرهنگ ایران بزرگ» که در آستانه ی جشن ملی مهرگان از آرامگاه
کاوه آهنگر در روستای مشهد کاوه صورت گرفت. ابتدا در جاده اصفهان به داران
به سمت شهر «چادگان» تغییر مسیر دادیم و پس از گذر از چشم انداز زیبای «
دریاچه چادگان » در مجاورت دهکده ی تفریحی و گردشگری «زاینده رود» به شهر
چادگان وارد شدیم و پس از گذر از چند خیابان منتهی به روستای مشهد کاوه، بر
فراز تپه ای باستانی قرار گرفتیم که
آزرمی دخت، آزرم، آزرمی، (۶۳۰ یا ۶۳۱ میلادی- ؟) سی و دومین شاهنشاه ساسانی، دختر خسرو پرویز پس از خواهر خویش پوراندخت، لشکریان او را در تیسفون به پادشاهی برداشتند.
آزرمی دخت به معنی دختر پیر نشدنی است. فرمانروای خراسان، سپهبد فرخهرمز که یکی از مدعیان جدی سلطنت بود، ملکه را به همسری خواست. در حالی که آزرمیدخت علناً وعدهٔ ازدواج به او داد، در نهان تدارک قتلش را دید (بنا به فرهنگ معین "چون آزرمیدخت نمیتوانست علنا مخالفت کند").
رستم فرخ هرمز، پسر فرخهرمزد، به خونخواهی پدرش، لشکر به پایتخت کشید و پس از سرنگونی آزرمیدخت، ملکه ساسانی را نابینا کرد و کشت.
تاریخ طبری :
آزرمیدخت دختر خسرو پرویز پسر هرمز، پسر کسری انوشیروان بود. گویند از زیباترین زنان پارسی بود و چون به پادشاهی رسید گفت «روش ما همانست که پدر نیرومند ما داشت و هر که به خلاف ما رود خونش بریزیم.
گویند در آن هنگام بزرگ پارسیان فرخ هرمز، اسپهبد خراسان بود و کس فرستاد و خواست که آزرمیدخت، زن وی شود و او پیغام داد که روا نباشد ملکه زن کسی شود و می دانم که این کار برای انجام حاجت و رغبت خویش خواسته ای فلان شب پیش من آی.
فرخ هرمز معروف بود بزن خواستن و مولع بود بزنان.
فرخ هرمز چنان کرد و به شب موعود برنشست و به نزد وی شد و آزرمیدخت به سالار نگهبانان خویش گفته بود که به شب دیدار، وی را بکشند و در میدان پایتخت افکنند و صبحگاهان فرخ هرمز را کشته دیدند و ملکه بفرمود تا پیکر او را نهان کنند و بدانستند که خطایی بزرگ کرده بود.
رستم فرخزاد یا رستم فرخ هرمز، همان که به روزگار بعد یزدگرد سوم او را به جنگ عربان فرستاد به خراسان جانشین پدر بود و چون از کشتن وی خبر یافت با سپاهی بزرگ به مداین آمد و چشم آزرمیدخت را میل کشید و او را بکشت و به قولی زهر داد. مدت پادشاهی آزرمیدخت ششماه بود.
مرد سرتو بالا بگیر! از چی خجالت میکشی؟
خجالت رو باید کسانی بکشن که نان رو از سفره ی تو دزدیدند و حساب بانکیشون رو توی کشورهای دیگه پر کردن!
خجالت رو باید کسانی بکشن که هر لحظه فریاد عدالت عدالت سر می دن و غیر از ریا چیزی توی زندگی ندارن!
خجالت رو باید اونایی بکشن که به دنبال رای تو برای مشروعیت بخشیدن به سفره ی بی نان تو هستن!
خجالت رو باید اونی بکشه که به دنبال سیلی تو به صورت استکبار جهانیه!
در حالیکه براش مهم نیست که تو این سیلی رو برای سرخ کردن صورت خودت لازم داری!
سرتو بالا بگیر مرد ..!
اینروزها، در همه رسانه های درونی و بیرونی، گفتگو بر سر اورانیوم، بمب
اتمی، و غنی سازی اورانیوم در ایران است. گزارش زیر فشرده یی است که می
توان پاسخهای کوتاه و عمیقی به این پرسش ها بدهد.
غنی سازی واژهای
است كه به فلز غلیظ شده اورانیوم 235 اطلاق میشود و به كمك آن میتوان یك
نیروگاه هستهای ساخت. عنصر اورانیوم شباهت زیادی به آهن دارد و این سنگ
معدنی به كمك حفاری از زمین استخراج شده و پس از انجام فرآیندهایی،
اورانیوم خالص حاصل شده و پس از اتمام فرآیندها، اكسید اورانیوم از سنگ
معدنی آن به دست میآید.
اكسید اورانیوم شامل دو نوع (ایزوتوپ)
اورانیوم به نامهای «یو -235» و «یو 238-» می باشد، كه نوع اول مادهای
است كه به عنوان سوخت، در نیروگاه هستهای به كار برده می شود اما حدود 99
درصد اكسید اورانیومی كه از معادن به دست میآید از نوع دوم تشكیل شده و
بایستی به طریق «-یو 235 » از «-یو 238» جدا شده و غلظت آن افزایش یابد كه
این فرایند غلظت «-235 بو» باصطلاح «غنی سازی» می شود، و دستگاهی بنام
«سانتریفوژ» (گریز از مركز) بخش مركزی فرایند غنی سازی را تشكیل میدهد
در این فرآیند غنی سازی از آنجا که وزن «-یو 235» کمتر از «-یو 238» است؛
به کمک این اختلاف وزن، می توان یکی را از آن دیگری جدا ساخت، كه نتیجه
مرحله اول واكنش دادن اورانیوم با اكسید هیدروفلوریك، یك اسید فوق العاده
قوی است كه پس از چندین مرحله واكنش، گاز هگزافلورید اورانیوم به دست
میآید. در مرحلهای كه اورانیوم به صورت گاز در آمده، كار كردن با آن
راحتتر است، به طوری كه گاز در داخل دستگاههای سانتریفوژ قرار داده شده و
به دور مركز خود و با سرعت بسیار زیاد به چرخش در میآید.
آروند = شکوهمند، فر مند
آرین = آریایی، با مهر
آتردات = آفریده آتش
آزان = بزرگ، با شکوه
آتردین = نیک اندیش، پر فروغ
آذرباد = نگهبان آتش
آژو = کامکار، دلگرمی
ایژا = کامیابی، آبادانی
آرداد = آفریننده آتش اشویی
آرمند = آتشین
آترین = آتشین
آیدا = آفریده ایزد ماه
آرتام = راستگوی نیک اندیش
آریابان = نگهبان ایران زمین
آریامس = آریایی بزرگ و والا
آریامهر = مهر ایران، خورشید آریا
آریو مرد = مرد آریایی
آرته = راستی، درستی
آسفر = سوار کار چالاک
آگاسن = بینا دل، خردمند
ارتور = آتش
آرمان = آرزو، خواسته
آلاد = سرخگونه، گلگونه
آرمَد = خاکستری
اَردا = رستگار
فیلم «جدایی نادر از سیمین» برنده بهترین فیلم
خارجی اسکار ۲۰۱۲ شد. «جدایی نادر از سیمین» رقبای خود از کشورهای لهستان،
اسرائیل، بلژیک و کانادا را پشت سر گذاشت. این فیلم، نخستین اسکار را برای
سینمای ایران به ارمغان آورد. اصغر فرهادی این جایزه را از دستان سندرا
بولاک دریافت کرد. آقای فرهادی به هنگام دریافت این جایزه، سخنانش را با
سلام به «مردم خوب» سرزمینش آغاز کرد و گفت که «ایرانی های زیادی در سراسر
جهان در حال تماشاى این لحظهاند و تصور می کنم که خوشحالند. نه فقط به
خاطر یک جایزه مهم، یک فیلم یا یک فیلمساز. آنها خوشحالاند چون در
روزهایى که میان سیاستمداران حرف از جنگ، تهدید، و خشونت تبادل می شود، نام
کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان مىآید. فرهنگى غنى و کهن که
زیر غبار سیاست پنهان مانده است.» آقای فرهادی افزود که «من با افتخار این
جایزه را به مردم سرزمینم تقدیم مىکنم. مردمى که به همه فرهنگها و
تمدنها احترام مىگذارند و از دشمنى و کینه بیزارند.»
همیشه پیروزی ها به کامیابی منجر نمی شوند،
چه بسیار شکستهایی که اندک زمانی ناراحتی، اما مدتها
کامیابی بزرگتر و شادی و شعف وصف ناپذیر به دنبال داشته اند ...
... لطفا صبور باشید ...
گاهی
زندگی سر به سر شما می گذارد لطفن جنبه شوخی اش را داشته باشید ... گاهی
هدیه زندگی در چمدانی است که بیرون در گذاشته، نه در دستهای آشکارش.
سلام به دوستان, همینطور که هم شما میدانید 25 بهمن ولنتاین هست و 29 بهمن روز عشق برای ما ایرانی هاست
من دو روایت مربوط به این دو روز را برای شما عزیزان و داستان ان را میگذارم و دوست دارم نظر همه را بدانم و خوشحال میشوم که همگی در یک خط نظرشان را بابت هر دو این تاریخ بیان کنند
بیست وپنجم بهمن روز ولنتاین روز عشاق
در سده سوم میلادی که مطابق میشود با اوایل شاهنشاهی ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است بنام کلودیوس دوم. کلودیوس عقاید عجیبی داشته است از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد. از این رو ازدواج را برای سربازان امپراتوری روم قدغن میکند.
کلودیوس به قدری بیرحم وفرمانش به اندازهای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان را نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (والنتاین)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری میکرد. کلودیوس دوم از این جریان خبردار میشود و دستور میدهد که والنتاین را به زندان بیندازند. والنتاین در زندان عاشق دختر زندانبان میشود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق، با قلبی عاشق اعدام میشود…
بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق میدانند و از آن زمان نهاد و نمادی میشود برای عشق!
اما بیست نه بهمن برای ما ایرانیان روز عشق
در ایران باستان، نه چون رومیان از سه قرن پس از میلاد، که از بیست قرن پیش از میلاد، روزی موسوم به روز عشق بوده است. در تقویم جدید ایرانی دقیقا مصادف است با ۲۹ بهمن، یعنی تنها ۳ روز پس از روز والنتاین. این روز سپندارمذگان یا «اسفندارمذگان» نام داشته است. سپندارمذگان جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیه میدادند. مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند. اخیرا گروهی از دوستداران فرهنگ ایرانی پیشنهاد کرده اند که به منظور حفظ فرهنگ ایرانی سپندارمذگان بجای والنتاین به عنوان روز عشق گرامی داشته شود.