می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

آخرین مطالب

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۱ فروردین ۱, سه‌شنبه
آدمی گاهی تنها نیازمند فرصت و بهانه ای است تا آن چه را در دل دارد بر زبان آورد. گاهی این فرصت مدت ها به او داده نمی شود. شاید نوروز, همان فرصت و بهانه ای است که ما, آن چه را در دل داریم, بر زبان آوریم; و شاید آغازی است برای آن که دوستی هایمان را از سر بگیریم و پایانی است برای دشمنی ها و کینه هایی که روزها و شب ها در دل داشته ایم. گاهی هیچ چیز نمی تواند, جایگزین درودی از سر مهر, از سینه ای بی کینه, که روزی کینه ی تو را در خود داشت, شود. نوروز هنگامه ی خوبی است برای پیشکش کردن بهترین و ارزان ترین و زیباترین عیدانه, پیشکش کردن مهر و دور ریختن کینه ها.
-------------------------------
اولین ارسال 1391
سالی پر از شادی و سلامی و موفقیت برای همه ایرانیان آرزومندم.
عیدتان مبارک

0 نظرات: