می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۰ اسفند ۸, دوشنبه




فیلم «جدایی نادر از سیمین» برنده بهترین فیلم
خارجی اسکار ۲۰۱۲ شد. «جدایی نادر از سیمین» رقبای خود از کشورهای لهستان،
اسرائیل، بلژیک و کانادا را پشت سر گذاشت. این فیلم، نخستین اسکار را برای
سینمای ایران به ارمغان آورد. اصغر فرهادی این جایزه را از دستان سندرا
بولاک دریافت کرد. آقای فرهادی به هنگام دریافت این جایزه، سخنانش را با
سلام به «مردم خوب» سرزمینش آغاز کرد و گفت که «ایرانی های زیادی در سراسر
جهان در حال تماشاى این لحظه‌اند و تصور می کنم که خوشحالند. نه فقط به
خاطر یک جایزه مهم، یک فیلم یا یک فیلمساز. آن‌ها خوشحال‌اند چون در
روزهایى که میان سیاستمداران حرف از جنگ، تهدید، و خشونت تبادل می شود، نام
کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان مى‌آید. فرهنگى غنى و کهن که
زیر غبار سیاست پنهان مانده است.» آقای فرهادی افزود که «من با افتخار این
جایزه را به مردم سرزمینم تقدیم مى‌کنم. مردمى که به همه فرهنگ‌ها و
تمدن‌ها احترام مى‌گذارند و از دشمنى و کینه بیزارند.»

جایزه اسکار برای جدایی نادر از سیمین























و

سلام به تمامی خستگی های 82 سالۀ سینمای ایران. سلام به تمامی آنانی برای
بارور کردن دانه ای که در 1308 کاشته شد، اشک ها و عرق هایشان معجون
روزهایشان بود. سلام به آنانی که کودکان این سرزمین را فرهنگ آموختند، با
غم هایشان ترانه خواندند، برای عشق هایشان گنج قارون به میراث گذاشتند،
برای مردانگی هاشان قیصرها پاشنه کفششان را بالا کشیدند، برای پر بودن
دستانشان هزاردستان را روانه کردند، برای احساسات مادرانه شان مادر را
ساختند، برای دردهای سفرهای بی پایان شان آژانس شیشه ای افتتاح کردند، برای
آنکه راهای رسیدن به خدا را بشناسند مارمولک را نشانمان دادند، برای آنکه
گرسنه نمانیم یک تکه نان دستمان دادند و برای آنکه جدا نمانیم جدایی نادر
از سیمین را مایه عبرت مان کردند.

سلام به آقای بازیگر، سلام به پدر سالار، سلام به حاج فتوحی، سلام به شش
انگشتی، سلام به ابوعلی سینا، سلم به سلطانی که شبان بود، سلام به علی
سنتوری،سلام به کسی که مدرسه اش دیر می شد، سلام به آشپزباشی، سلام به
روسری آبی، سلام به خانه مادر بزرگه، سلام به دزد عروسک ها، سلام به دختر
لر و سلام به سیمین.

درود بر تمامی آنانی که نامشان را بر صحنه گذاشتند و بار سفر بستند، درود
بر فردین هایی که فردین بودند، درود بر نادره هایی که نادر بودند، درود بر
آنانی که در راه بزرگداشت هنر پیمان ابدی بسته اند، درود بر طاهره هایی که
طاهر از دنیا رفتند، درود بر خسروهایی که شکیبایی را برای مان تدریس کردند و
درود بر آنانی که بی هیاهو و جنجال قاب تصویر را با قاب عکسی در بهشت زهرا
معاوضه کردند.

و عرض ارادت به آیندگانی که حال نیستند ولی خواهند آمد و عرصه را جولانگاه
خود خواهند کرد. و عرض ارادت به ایران و ایرانی که نفس هایش هنوز بوی
محبت،فرهیختگی،اصالت، صفا و صداقت دارد.









   


0 نظرات: