می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

آخرین مطالب

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۲ شهریور ۹, شنبه


خيانت بزرگ به وطن - کشف خیانت، کتک کاری رضاشاه، محاکمه صحرایی و بالاخره «هیچ»
 

نهم شهريور ماه 1320 (31 آگوست 1941) رضاشاه پس از اطلاع از مرخص شدن سربازان پادگانها، اين عمل را يك خيانت بزرگ به وطن خواند و همه اعضاي شوراي ستاد عالي جنگ را كه براي هدايت واحدهاي ارتش به مقاومت در برابر تجاوز خارجي تشكيل شده بود به دفتر خود در سعد آباد فراخواند و در محوطه كاخ در برابر مقامات نظامي و غير نظامي، سرلشكر احمد نخجوان كفيل وزارت جنگ و سرتيپ علي رياضي كفيل ركن دوم ستاد ارتش (اطلاعات ارتش) را مسئول مرخص كردن خائنانه افراد پادگانها در برابر دشمن اعلام داشت و تا مي توانست با عصاي خود آن دو را كتك زد، درجه هاي نظامي آنان را پاره كرد و به زندان فرستاد تا در دادگاه صحرائي زمان جنگ محاكمه شوند که چنین دادگاهی معمولا حکم اعدام صادر می کرد.
پهلوی یکم سپس به جان ساير افسران ارشدي كه در آنجا بودند افتاد و همه را كتك زد، خائن خواند و گفت ناني را كه اين ملت به شما داده تا از ايشان و وطن دفاع كنيد حرامتان باد.


رضاشاه دستور انجام محاكمه خائنان در اسرع وقت را صادر كرد و بدون اين كه از مذاكرات محرمانه فروغي و علي سهيلي (نخست وزیر و وزير امور خارجه) با دو دولت متجاوز آگاه باشد اعلام داشت كه خود او جلسات دادگاه را اداره خواهد كرد!. رضاشاه در همين جلسه انتصاب سرلشكر بوذرجمهري را به فرماندهي نيروي هوائي تاييد كرد. افسران نيروي هوائي روز پيش از اين دستور واصله در مورد تحويل دادن هواپيماها و رفتن به مرخصي را نپذيرفته بودند و در پايگاه هوايي قلعه مرغي بر ضد فرمانده خود سرتيپ احمد خسرواني دست به نافرماني زده و وي را بازداشت كرده بودند. افسران نيروي هوايي بدون اين كه از ستاد جنگ دستور داشته باشند هواپيماها را به پرواز در آوردند و به مقابله با هواپيماهاي شوروي رفتند. ستاد جنگ به جاي تشويق اين وطندوستي، چند واحد نيروي زميني را كه هنوز در پادگانها ي تهران بودند مامور تصرف قلعه مرغي كرد و زد وخورد اين واحدها با واحد محافظت از پايگاه مردم تهران را به وحشت انداخت و در جريان اين زد و خورد خلبانان نيروي هوائي هواپيماها را از پايگاه خارج و در زمين هاي يافت اباد (اينك مسكوني شده اند) فرود آوردند و استتار كردند.


درهمين روز فروغي به مجلس اطلاع داد كه مذاكرات او با نمايندگان دولتين انگلستان و شوروي ادامه دارد و نتايج را پس از حصول به اطلاع مجلس خواهد رسانيد. در اين ميان راديو هاي لندن و دهلي كه آن هم وابسته به انگلستان بود پي در پي از پيشروي نيروهاي انگلستان و شوروي به سوي تهران خبر مي دادند و شديدا از رضاشاه انتقاد مي كردند و كوشش داشتند كه او را از چشم مردم بيندازند. 



منبع: www.iranianshistoryonthisday.com انوشيروان کيهاني زاده

0 نظرات: