می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

آخرین مطالب

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۲ مرداد ۳۰, چهارشنبه
دو رویداد: سرنگونی مصدق و آتش زدن سینما رکس با یکدیگر پیوند دارند. روز ۲۸ امرداد ماه ۱۳۵۷ بیست و پنجمین سالروز سرنگونی "محمد مصدق" بود. "جبهه ملی" بر آن بود که این روز را در یاد ایرانیان فراموش ناشدنی کند و انتقام خود را از ملت ایران بگیرد.

"جمشید آموزگار" در روز ۳ شهریور ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی از مجلس شورای ملی رای اعتماد گرفت و سیاست فضای سیاسی آزاد را در برنامه‌اش گنجاند.

"شاهنشاه آریامهر" در سخنرانی خود در روز مشروطه ۱۴ امرداد قانون نوین مطبوعات را اعلام داشتند و فرمودند: "که در ایران همان آزادی‌هایی که در اروپا وجود دارد، برقرار خواهد شد و انتخابات مجلس شورای ملی دوره بیست و پنجم قانونگذاری با حزب‌های آزاد برپا خواهد شد."

خمینی گفت: "شاه از کدام آزادی‌ها می‌گوید؟ این شاه نیست که آزادی می‌دهد، بلکه الله است که آزادی می‌دهد، اسلام یعنی آزادی."

در این زمان "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی" در خارج از کشور با پشتیبانی و عضویت "مهدی بازرگان" در دانشگاه تهران، "کریم سنجابی" و دیگر هم‌بندان جبهه ملی، دست در دست اسلامیون و هواداران خمینی، برای سرنگونی شاهنشاه ایران و براندازی شاهنشاهی پارلمانی در ایران نقشه می‌کشیدند.

براي روز ۲۸ امرداد که روز دردناکی برای جبهه ملی است، جبهه ملی، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور و "خمینی" و "سیدعلی خامنه‌ای"، يك برنامه شیطانی را در مغزهای پلیدشان پروراندند.

در این روز، ۲۸ سینما را در سراسر کشور به آتش کشیده شد تا این روز در تاریخ ایران فراموش نشدنی بماند. در این روز تنها از "سینما رکس" آبادان سخن گفته می‌شود، زیرا در آن آتش‌سوزی، ۴۳۰ تن از مردم آبادان در آتش، زنده زنده سوختند ولی از آتش زدن ۲۷ سینمای دیگر و چراهای آن گفته نمی‌شود.

اعلامیه‌هایی که خمینی و جبهه ملی پس از سوزاندن مردم آبادان بیرون دادند، در راستای این بود که سازمان اطلاعات و امنیت کشور را آتش‌زننده ي سینما رکس معرفی کنند. از همه شیطانی‌تر، اعلامیه خمینی بود که از یک سو، پادشاه ایران را متهم کرده بود که در ایران سینما یا مرکز فحشا ساخته است تا اخلاق مردم را فاسد کند و از سوی دیگر، از هفته‌ها پیشتر، هواداران خمینی دیسکوتک‌ها، کاباره‌ها و بارها را به آتش کشیده بودند. در این روز ۲۷ سینمای دیگر در آتش سوخته بودند ولی آنها با هماهنگي و آگاهانه، این آتش‌زدن سینما رکس را به گردن ساواک می‌انداخت.

0 نظرات: