می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

آخرین مطالب

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۲ شهریور ۳, یکشنبه
هنگامی که به فروزه ها و ویژگی هایی که در قران برای بهشت تخیلی در نظر گرفته شده نگاه میکنید نخستین چیزی که به ذهنتان میرسد اینست که نویسنده ان تنها از چیزهایی نام برده است که وابسته به مکان هستند. یعنی چیزهایی که یا در محل سکونت نویسنده وجود داشته و یا اهالی انجا ارزوی انرا داشتند.

برای مثال اگر به میوه ها و غذاهایی که برای بهشت در نظر گرفته شده نگاه کنید تنها از میوه هایی یاد میشود (انار و خرما و موز و انگور) که به دلیل شرایط اب و هوایی در عربستان می روییده و مرسوم بوده است و گویی خداوند از اینهمه میوه و غذاهای رنگارنگ موجود در جهان که بسیار بسیار خوشمزه تر از میوه های ذکر شده قران است بی خبر بوده. درباره نوشیدنی ها نیز همین قضیه حکمفرماست. زیرا در بهشت الله تنها نوشیدنی هایی (شیر و عسل و شراب) وجود دارد که در عربستان مرسوم بوده و گویی خداوند تبارک و تعالی (محمد) از اینهمه نوشیدنی موجود در جهان هیچ خبری نداشته است. و این بخاطر این است که الله عزیز! پایش! را از منطقه عربستان فراتر نگذاشته است.

همانطور که میدانید غذاها بر حسب محل زندگی و ذائقه و طبع هر شخصی متفاوتند. شما فقط همین ایران ما را در نظر بگیرید که چقدر تنوع میوه و غذا بر حسب جغرافیای زندگی وجود دارد . بنابراین غذاها و میوه ها و نوشیدنی هایی که نویسنده قران از ان به عنوان بهترین ها ! در کتاب خود نام می برد وابسته به مکان زندگی خود و تنها ایده ال اهالی محل سکونتش است نه مردمان دیگر نقاط جهان.

۳ نظر:

  1. هر بچه ای میدونه دنیایی که الله محمد و خدای مسیح و موسی و زرتشت وعده داده. از تیرو تخته نیست و لذت های دنیایی توش نیست و از این لذت ها به عنوان نمادی برای شناساندن به مردم نا آگاه اون زمان استفاده شده...
    اون زمان کسخل مثل تو زیاد بوده و برای تشویقشون ازین مثالا میزدن...
    کسی که بخواد اصل رو بگیره میگیره.
    و کسی که مثل تو در حصر کلمات بمونه کسخل میمونه
    مسیح و موسی و زرتشت و ابراهیم و نوح هم از آووکادو و انبه و پیتزا و خوردنی های لذیذ دیگه اسمی نبردن و همه مثل الله محمد رفتار کردن.
    چرا از اونا ایراد نمیگیری؟
    چون تو یه متحجر مدرن هستی و حماقت خودت رو دودستی بغل کردی.
    آزاده باش مرد....
    کسخل نباش.
    مثل آدم زندگی کن نیازی نیست بری قران بخونی از مغز پریودت تراوش کنی تو وبلاگ

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مسلمانان قرآن را برای آن نمی خوانند که بفهمند آیا آن کلام خداست یا نه ، بلکه ابتدا باور می کنند آن کلام خداست و سپس آنرا می خوانند حال آنکه اگر کسی بدون پیشداوری و اعتقاد کورکورانه قرآن را بخواند از خود خواهد پرسید : مگر چه نکاتی در این کتاب آورده شده که مسلمانان فکر می کنند ، آن کلام خداست ؟
      هر گاه کسی قرآن را با چشم خود و نه چشم ایمان و از روی کنجکاوی بخواند ، آن زمان می تواند درک کند که با خواندن قرآن چگونه مشتی خرافات خرد ستیزی را در مغز خود می ریزد و آنها را واقعیات مقدس به شمار می آورد .

      شجاع الدین شفا

      حذف
  2. در گوش دلم گفت فلك پنهاني .....حكمي كه قضا بود ز من ميداني؟ در گردش خويش اگر مرا دست بدي .....خود را برهاندمي ز سرگرداني

    پاسخحذف