می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه



و به تنها چیزی که اطمینان نداریم ،آینده است.. . زیباترین معجزه خداوندی !! ..اینکه نمی دانیم تا دقایقی دیگر چه روی خواهد داد..همسفرم ..اگر گلهای باغ دلت را چیده اند..اگر پنجره های بغض گلویت را شکسته اند..اگر شبنم بر مژگانت به غربت نشسته است..این را بدان که نمی دانی تا لحظاتی دیگر چه روی خواهد داد..و این یعنی هنوز امید در تیرس نگاهت کمین کرده است...یک صحبت..یک تماس...یک اتفاق..ورق زندگیت را بر میگرداند...صبور باش ملیکه...آرام باش عالیجناب...لحظه های ناب زندگیت در راه است.تاج سلطنت ،چه زیبا کرده است هیبت آسمانیت را..این حقیقت توست....





0 نظرات: