می گویم ...
تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.
و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید
با پشتیبانی Blogger.
آخرین مطالب
-
▼
2011
(61)
-
▼
ژوئیهٔ
(16)
- بابک سردار ایرانی غرور آفرین
- قصه هائی برای از بین بردن غصه ها
- نام های (راستین) واقعی شخصیت های جهانی
- درفش کاویانی، و یا پرچم شیر و خورشید: کدام یک از ا...
- سکاها
- هگمتانه (همدان)، پایتخت مادها، از دوده های پادشاهی...
- گشت و گزاری در ژرفای فرهنگ، و آیین های ایرانی
- عشق= اِشگ= اِشغ (= مِهر)؛ زیباترین واژه در ادب و ف...
- کیهان شناسی در شاهنامه، جاودان دفترِ آفریدگار شاهن...
- آرامگاه خواهر کوروش بزرگ
- مختصری از زندگینامه نادر شاه افشار
- مقایسه جالب و حقیقی ، بسیار خواندنی و فکرکردنی
- سواد ایرانیان در زمان کوروش
- یک دوست
- سپاه جاوید
- زیباترین معجزه خداوندی !!
-
▼
ژوئیهٔ
(16)
پارسی بگوییم ...
آخرین خبرها
۱۳۹۰ تیر ۱۳, دوشنبه
و به تنها چیزی که اطمینان نداریم ،آینده است.. . زیباترین معجزه خداوندی !! ..اینکه نمی دانیم تا دقایقی دیگر چه روی خواهد داد..همسفرم ..اگر گلهای باغ دلت را چیده اند..اگر پنجره های بغض گلویت را شکسته اند..اگر شبنم بر مژگانت به غربت نشسته است..این را بدان که نمی دانی تا لحظاتی دیگر چه روی خواهد داد..و این یعنی هنوز امید در تیرس نگاهت کمین کرده است...یک صحبت..یک تماس...یک اتفاق..ورق زندگیت را بر میگرداند...صبور باش ملیکه...آرام باش عالیجناب...لحظه های ناب زندگیت در راه است.تاج سلطنت ،چه زیبا کرده است هیبت آسمانیت را..این حقیقت توست....
اشتراک در:
نظرات پیام
(Atom)
0 نظرات:
ارسال یک نظر