می گویم ...

آموخته ام، ... ببینم ندیده ها را، ... بشنوم نشنیده ها را، ... بدانم ندانسته ها را، ... بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را، ... تصمیم بگیرم، ... عمل کنم و ... محکم بایستم. .

تنها دانستم سکوت جایز نیست.
زیـــــــرا آزادی, سپیدی و مهر را می ستایم ... و اینک از آن بی بهره ایم
پس می جنگم و تنها چاره مان این است.


و سخنم با پلیدان روسیاه این است:
گیرم در باورتان به خاک نشسته ام
وساقه های جوانم از ضربه های تبرهاتان زخم دار است
باریشه چه می کنید
گیرم بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجه های نشسته در آشیانه چه می کنید
گیرم که میزنید
گیرم که می کشید
گیرم که می برید
با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید

با پشتیبانی Blogger.

پارسی بگوییم ...

آخرین خبرها






۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه


فقیر به دنبال شادی ثروتمند و پولدار به دنبال آرامش زندگی فقیر است.
كودك به دنبال آزادی بزرگتر و بزرگتر به دنبال سادگی كودك است.
پیر به دنبال قدرت جوان و جوان در پی تجربه سالمند است.
آنان كه رفته اند در آرزوی بازگشت و آنان كه مانده اند در دل رویای رفتن دارند...
خدایا!
كدامین پل در كجای دنیا شكسته است كه هیچكس به مقصد خود نمیرسد؟!

                  








0 نظرات: